طعم زندگی
پسرم عمرمن این روزها بدجور وابسته ات شدم یه جور وابستگی عجیب نمیدونی چقدر برام عزیزی زندگی قشنگه اما خوش طعمش یه طعم شیرین وقتی صبحا میرم سرکار نمیتونم ازت جدا شم ظهرهاهم از مدرسه پرواز میکنم سمت خونه تا تو بیای جلو درو به روم بخندی تا دندونای یکی درمیونت مثل مروارید بدرخشن وقتی به بابا هم نگاه میکنم میبینم اونم مثل من شده درد ما در عشقه عشق به تو 'تو که همه وجودمون شدی وقتی بازی میکنی شیرینی راه میری شیرینی میخندی شیرینی اصلا تو خود طعم زندگیمون شدی خوابمون بیداریمون خدایا طعم شیرین زندگیمو حفظ کن ' آمین
نویسنده :
مامان مهناز
14:24